نتایج پژوهشی که بهتازگی در مجلهی Nature Communications منتشر شده است، نشاندهندهی وجود تمایزی بین دانش و عملکرد است و بینشی را درمورد این فراهم میکنند که چگونه محیط روی هر دوی آنها اثر میگذارد. کیشور کوچیهوتلا، نویسندهی مقاله میگوید:
در بیشتر پژوهشهای مرتبط با یادگیری، روی چگونگی یادگیری محتوا یا دانش بهوسیلهی انسان تمرکز میشود. در اینجا، ما نشان میدهیم که دو فرایند یادگیری موازی وجود دارد: یکی برای محتوا و دیگری برای زمینه یا محیط. اگر ما بتوانیم نحوهی عمل این دو مسیر را از هم جدا کنیم، شاید بتوانیم راههایی برای بهبود عملکرد پیدا کنیم.
درحالیکه پژوهشگران میدانند تقویت مثبت یا پاداش میتواند روی نحوهی رفتار حیوانات اثرگذار باشد، اما مشخص نبوده است که دقیقا چگونه پاداش بهصورت جداگانه روی یادگیری یا عملکرد تاثیر میگذارد. کوچیهوتلا توضیح میدهد که یک مثال از تفاوت بین یادگیری و عملکرد، تفاوت بین دانشآموزی است که در خانه پاسخ سؤالها را مطالعه میکند و دانشآموزی که در امتحان با این دانش روبهرو میشود. او میگوید:
موضوعی که ما در هر زمان میدانیم، ممکن است با موضوعی که نشان میدهیم از آن اطلاع داریم، متفاوت باشد. توانایی دستیابی به دانش در محیط مناسب، موضوعی است که به آن علاقمند هستیم.
کوچیهوتلا و همکارانش به منظور درک بهتر یادگیری، مجموعهای از وظایف را به موشها، موشهای صحرایی و موش خرماها آموزش دادند و میزان انجام این وظایف را در غیاب پاداش مورد بررسی قرار دادند. آنها در آزمایش اول به موشها آموزش دادند که پس از شنیدن صدایی خاص، از آب لوله بخورند و پس از شنیدن صدای دیگر (صدای بدون پاداش) این کار را نکنند. دو هفته طول کشید تا موشها این موضوع را در باوجود پاداش آب یاد بگیرند.
در مراحل اولیه ی یادگیری، وقتی که پاداش وجود داشت، موشها با احتمال ۵۰ درصد این کار را انجام میدادند؛ اما وقتی لوله آب بهکلی برداشته شد، دقت انجام این وظیفه به ۹۰ درصد رسید. بهنظر میرسید موشها آن وظیفه را روزها قبلتر از آشکار کردن آن دانش در حضور یک پاداش، یاد میگیرند.
برای تأیید این یافتهها، آزمایشهایی با دیگر وظایف و نیز حیوانات دیگر انجام شد. پژوهشگران موشها را آموزش دادند که هنگام شنیدن صدای خاصی اهرمی را برای دریافت آب فشار دهند، موشهای صحرایی را تشویق کردند که با شنیدن صدای خاصی در فنجانی بهدنبال غذا بگردند (اما اگر قبل از صدا نوری ظاهر میشد، این کار را نکنند) و به آنها یاد دادند وقتی نوری قبل از صدا ظاهر میشود، اهرمی را برای آب شیرین فشار دهند و موش خرماها را نیز تشویق کردند تا بین دو صدا تمایز قائل شوند. در تمام آزمایشها، زمانیکه پاداشی در کار نبود، حیوانات بهتر آن وظیفه را انجام میدادند. کوچیهوتلا میگوید:
بهنظر میرسد که پاداش میتواند مرحلهبهمرحله موجب بهبود یادگیری شود اما در عین حال میتواند دانشی را که حیوانات حقیقتا آن را کسب کردهاند، بهخصوص در مراحل اولیه یادگیری پنهان کند.
همچنین، این یافته که عملکرد تمام حیوانات بدون پاداش بهبود پیدا میکرد، نشان میدهد که تنوع در میزان یادگیری میتواند ناشی از وجود تفاوت در حساسیت حیوانات نسبتبه پاداش و نه ناشی از وجود اختلافهایی در هوش آنها باشد. پژوهشگران پیشنهاد میکنند که تفکیک بین یادگیری و عملکرد ممکن است روزی به ما کمک کند تا بتوانیم علل ریشهای عملکرد ضعیف را بشناسیم. کوچیهوتلا میگوید:
درحالیکه مطالعه تنها شامل جوندگان میشود ولی شاید بتوان با شناسایی مکانیسمهای درونی مغز و دستکاری آنها به انسانها و حیوانات کمک کرد تا بهتر بتوانند به محتوا دسترسی پیدا کنند.
این یافتهها، درمورد انسانها میتواند به افراد مبتلا به آلزایمر کمک کند که روشنبینی خود را برای مدت زمان بیشتری حفظ کنند و به بهبود محیط امتحانات دانش آموزان نیز کمک کند.
.: Weblog Themes By Pichak :.